:::::::::::::::::

توضیح
باید در مورد خیلی چیز ها توضیح بدم اتفاقات زیادی تو این یک هفته افتادن که خیلی مهم و تاثیر گذار بودن.ـغلط های دیکته ای رو ببخشید چون احتمالا نمیرسم از کسیخواهش کنم که درستشون کنه)


اول میخوام حرف آخرمو بگم چون انقدر داره جلوم رژه میره که نمیتونم به هیچ چیز دیگه ای فکر کنم.حرفم اینه که من تا وقتی که وایراگ از تبت بر نگشته وقت دارم تا تصمیم بگیرم و امیدوارم دوستانم منو برای این تصمیم کمک کنن و تنهام نذارن.


حالا در مورد سکوت .من سه روز روزه بودم بجز آب تو این سه روز هیچی نخوردم و در مورد اتفاق مهمی که افتاده بود سکوت کردم و اون رو برای هیچ کسی تعریف نکردم.الآن مدت سه روزه یه این روزه تموم شده و من اجازه دارم در مورد اتفاقی که برام افناده صحبت کنم.
    من توی یک امتحان خیلی سخت قبول شدم .من حتی خودمم نمی دونستم که دارم امتحان میشم .فقط به من گفته بودن که برو و اعمالت رو بشور و بعد برگرد .منم شروع کردم و سعی کردم اعمالم رو مطابق ایمانم تغئیر بدم سه شب پیش به من خبر دادن که من موفق شدم و باید سه روز روزه یه سکوت در مورد این خبر بگیرم که منم انجام دادم. اما خبر مهمی که بهم دادن این بود که من برای عضویت در اشوآر خانوآل انتخاب شدم .و در صورتی که در امتحانی که حدس میزنم به زودی شروع میشه قبول بشم  عضو این جمعیت میشم.اما توضیح در مورد اشوار خانوال٬در شهر آگام دس در کوه های تبت یه شهر کوچیکی هست که توش یک معبد خیلی قدیمیه به اسمگاره هیرا که یکی از معابد حکمت زرینه اون معبد محل اصلیه اعضای اشوار خانواله که استاد یائوبل ساکابی مسئولشه.اشوار خانوال که معنیه لغویش خدا خواران هست سی و هفت نفر هستن که اگه منم قبول بشم میشه سی و هشت  نفر .افرادی که عضو میشن همه چیزشون رو تقدیم به خدا میکنن.دارا ئی های مادیشونو بدنشون رو اعمالشون رو افکار و ایمانشون همرو تقدیم به خدا میکنن. کار این گروه حفاظت از راه خداونده افراده این گروه تا اونجا ای که من میدونم همشون خیلی باید پیر باشن چون نفر آخری که توی این گروهوارد شد چهل سال پیش وارد شد و از اون موقع تا الآن بیست و شیش هفت نفر مثل من برای اینکه نفر سیو هشتم باشن انتخواب شدن اما نتونستن تو همون امتحانی که منم قراره بدم قبول بشن.


   شرایط قبولی چیزیه که من رو و احتمالا دوستان من رو میترسونه .افرادی که وارد این گروه میشن فقط خداپرست خواهند بود و  نباید پیرو هیچ مکتب دیگه ای باشن حتی مکاتب موجود در اکنکار ٬و در عوض محافظ تمام مکاتب خداپرستی هستن.نمیدونم چطوری این محافظت انجام میشه و راهش چیه.من خودمم متوجه نشدم دقیقا قضیه چه جوریه.   و اینکه اگر کسی مسیحی باشه چی میشه ...

    به هر حال فعلا که نمیدونم اما مشگل فقط ین نیست چون من در ایمان فعلیم مخصوصا در مسیحیت یه چند تا مشکل خیلی بزرگ دارم.تا حالا سوالامو از هر کی پرسیدم نتیجه این بوده که گشته و یه چند تا قسمت از انجیلو که در مورد سوال من بوده برام نوشته یا خونده.اما موضوع این نیست که من ندونم تو انجیل چی نوشته و خودم اونارو نخونده باشم موضوع اینه که جواب سوالای من تو انجیل نیست . اگر جواب سوالهام تو انجیل نباشه و در مسیحیت این سوال ها بی جواب باشه اون موقع من حقدارم برم دنبال جا ای که جوابی برام داشته باشن.حرفمو قبول دارین؟من دنبال جوابهام تو اسلام گشتم نبود گفتن این سوال ها جواب نداره تو مسیحیت هیچ نظری در مورد این سوال ها نداشتن همونطور که در دین زرتشت نداشتن.از یهودی ها نپرسیدم اما تو کتاب عهد عتیق هم جوابش نبود .اما تو اکنکار به راحتی به سوالام جواب دادن و تازه سوال های دیگه ای هم مطرح کردن که حت به فکرمم نرسیده بود و اون سوال ها رو هم جواب دادن.جواب ها ای بر مبنای اینکه خدا مه چیزه خدا همه کارس خدا خوبه خدا مهربونه خدا داناست خدا همه چیزه جوابها ای با استدلال های ساده و فقط بر مبنای این فرض که خدا هست و حتی اثبات وجود خود خدا .من اون دلیل ها رو قبول کردم اما نه به این خاطر که سرورم مسیح اونها رو گفته و نه به این خاطر که خداوند اسلام در قران گفته به خاطر اینکه اونقدر دلایل ساده و در عین حال منطقی و قابل پذیرش بودن که نمیشد قبولشون نکرد.
  
    وقتی بهت بگن این درسته چون مسیح میگه درسته با وقتی که بهت میگن این به فلان دیلیل درسته و برات توضیح میدن فرقش اینه که در حلت اول مسیحه که میدونه که چرا درسته و ما فقط میفهمیم درست چیه در حالت دووم ما خودمون میفهمیم چی درسته و چرا درسته به نظر شما ارزش کدوم ایمان بیشتره؟ایمانی بر پایه یه قبول بدون دونستن علت  و فقط با این پشتوانه که سرورمون مسیح اینها رو گفته؟ یا ایمانی بر پایه یه درکه علت؟
  
  من خودم عقیده دارم مسیح دلش نمیخواد که ما حرفاشو بدون فهمیدن تکرار کنیم و اعمالشو ندونسته تقلید کنیم من حتی تو حرفای مسیح هم همیشه به دنبال دلیل گشتم و تا وقتی دلیل رو پیدا نکردم اون مطلب رو رها نکردم.اگه من امروز تصمیم بگیرم وارد اشوار خانوال  بشم  به خاطر اینه که دلیل حرفهای مسیح رو توش پیدا میکنم.
 
  اگه شما دوستان من میتونید جواب سوال های منو بدین من شما رو قبول میکنم و به راهی میرم که شما میرین اما اگه نتونستین جواب بدین منو سرزنش نکنید.
  
  سوال های من به سختیه سوال های ناصر نیست البته میدونم که سوال ناصر رو هم هیچکدوم نمیتونین جواب بدین اما من سوال ها ای راحت تر میپرسم سوال ها ای که برای دونستن جوابش لازم نباشه خیلی چیز ها بدونی.و در ضمن خودم جوابشو تو اکنکار گرفته باشم.

۱.خداوند چطور روح و جسم رو آفرید آفرینش  روح با جسم چه فرقی داره و آفرینش مسیح چه تفاوی با آفرینش بقیه یه  آفریدگن و آدم و حوا داره؟

۲.آیا مسیح خداست؟ یا چیزیست از خدا؟اگر چیزیه از خدا پس چه فرقی با ما داره؟اگر مسیح قسمتی از روح خداونده که لباس جسم پوشیده و به همین دلیل میگم که خداست فرقش با ما چیه؟ما هم از روح خدا هستیم و روحمون روح خداست و لباس جسم پوشیدیم.
 

  من فقط دو تا س>ال پرسیدم و هر دو هم در مورد مسیح اگر شما که پیرو سرورم مسیح هستید نتونید این سوال ها رو جواب بدین و از سرورم دفاع کنین به من حق بدین که اشوار خانوال رو محافظین بهتری برای مسیح بدونم چون اونها به این سوال جواب دادن و از مسیح دفاع کردن.درسته که مسیح خودش حقیقته و احتیاجی به دفاع کردن نداره و نور حقیقتش بر همه آشکار اما خودتون انصاف بدین که کسی که بتون از مسیح دفاع کنه مسیح رو بهتر میشناسه .فکر کنم بعضی از شما بدونین که من عاشق مسیحم و نمیتونم تحمل کنم که کسی با کوتاهی در دفاع از مسح و ایمانه سست به اون به سرورم توهین کنه.

   من به دنبال حقیقتم و هر جا که حقیقت باشه من اونجا میرم.اگر به آگام دس برم یا به کلیسا بای من مهم اینه که حقیقت اونجا باشه .رام فرقی نمیکنه که در کلیسا همه مدعیه خدمت به مسیحن اما براش کاری نمیکنن و در آگام دس کسی ادعای عضویت در مکتبی رو نداره اما از مسیح دفاع میکنن.

در جواب دوستان

ناصر  میخواستم جوابتو خصوصی بدم اما با اتفاقی که افتاده دیگه فرقی نمیکنه که کی چی میگه هر کی هر طور بخواد میتونه فکر کنه و حتی لگه منو مسخره کنن یا هر چیز دیگه من ناراحت نمیشم.جوابه شما اینه:



      (خداوند ما رو نیافرید)
 

این شاید عجیب باشه اما دقیق ترین جوابیه که میشه برای امن سوال داد.اگه خواستی باز سوال کن تا برات بیشتر توضیح بدم.


  و اما عالیجناب سارا خانومه گل.از اینکه نگرانمی هم خوشحالم هم ناراحت خوشحال برای اینکه میدونم دوسم داری و ناراحت برای اینکه منم دوست دارم و نمیخوا ناراحتیتو ببینم به هر حال من کاری رو میکنم که به نظرم درست باشه و از همه یه دوستام و مخصوصا از تو انتظار دارم که کمکم کنین و تنهام نظارین.

در جواب ناصر عزیز

ناصر از اینکه اینجا اومدی و سوالتو پرسیدی متشکرم
    (چرا خدا ما رو آفرید؟)
اما جواب سوال:
 
   این سوال سواله خیلی با ارزشیه که تو مکتبی که من عضوشم یک سوال اختصاصی به حساب میاد که هر کس خودش باید به جوابش دست پیدا کنه و الزاما جواب افراد مختلف به این سوال یکسان نیست در عین اینکه همه هم درست میگن.در مکتب اکنکار کسانی که بتونن جواب این سوال رو پیدا کنن برای ورود به مرحله یه استادی انتخواب میشن (از اینجا به بعد این قسمت رو بعد از تموم شدن روزه یه سکوتم میگم)
 
   خوشبختانه شما به یکی از شاگردانی مراجعه کردید که به این سوال جواب داده٬اما یک محدودیتی وجود داره و اون اینکه تا زمانی که شخص سوال کننده آمادگیه شنیدن جواب رو نداشته باشه اگه جواب رو هم بهش بگی فایده ای نداره .

  امیدوارم فکر نکنی که میخوام از جواب دادن به سوالت تفره برم .نه. اینطور نیست و برای اینکه این موضوع رو ثابت کنم سعی میکنم شما رو برای شنیدن جواب آماده کنم.

  نکته یه اول در مورد این سوال اینه که اگه این سوال رو از بیشتر مکاتب بپرسی بهت میگن که بعضی سوال ها جواب نداره و ما از فهم و درک علت بعضی از کارهای خداوند عاجزیم اما این کاملا غلطه دلیلشم سادس خداوند عادل و عالم ه.این جواب ادعای اوناس در توضیحش باید بگم که سوال برای دریافت جواب پرسیده میشه و اگر قرار نیست جوابی باشه پس چرا باید سوال باشه؟این از عدالت خداوند به دوره که در ذهن ما سوالی ایجاد بشه که قرار نباشه جوابشو بدونیم .خوب خدا میتونست کاری کنه که این سوال اصلا تو ذهن ما مطرح نشه.پس اگه میتونیم سوال کنیم حتما حق داریم که جوابشو بدونیم و این مطلب که حق نداریم یا وضیفه نداریم کلا بیخوده
 
  نکته یه دوم اینه که بعضی میگن قرار نیست الان به این جواب برسیم اما بعدا میرسیم.در جواب این افراد باید گفت که اگه قرار الان ندونیم و بعدا بدونیم پس چرا سوال الان مطرح میشه و بعدا مطرح نمیشه؟اگر سوال الان مطرح میشه حق اینه که جواب هم الان قابل دسترسی باشه
 
   مطلب سوم رسیدن و مسئولیت دونستن جواب این سواله که در این مورد هم تا فردا که مدت سه روزه یه روزه یه سکوت من تموم میشه اجازه ندارم چیزی بگم و باید سکوت کنم .

   به طور خلاصه باید بدونی که اهمیت این سوال چقدر زیاده و دقیقا معنیه سوالی رو که پرسیدی بدونی فکر میکنم خودت هم بدونی که این مهم ترین سوال در این دنیاست بعد باید اهمیت جواب رو درک کنی چون این جواب در واقع بزرگترین حقیقت موجود در جهانه و  مسئولیت دونستنش  و  وظایفی که بعد از دونستن این جواب بر عهده خواهی داشت کم تر از سختیه پیدا کردن جواب نیست .بذار رک بهت بگم که کسی که این جواب رو بدونه باید تمام زندگیشو وقف خداوند کنه و از همه چیز دست بکشه . حالا میرسیم به راه رسیدن به جواب راه رسیدن به این جواب چند مرحله داره در مرحله یه اول باید خودت رو خوب بشناسی کامله کامل مرحله یه بعدی شناخت خداونده و بعد از اون بازشناسی خودت بر مبنای شناختی که از خداوند داری مرحله یه چهارم شناخت جهانه بر مبنای شناختی که از خودت و خدا پیدا کردی این چهار مرحله بهت کمک میکنن که بتونی سوالت رو خوب درک کنی .مطمئن باش بعد از این چهار مرحله آمادگیه درک این حقیقت بزرگ رو پیدا میکنی.
   
    نمیخوام فکر کنی که وعده یه سر خرمن بهت میدم و دارم میفرستمت دنبال نخود سیاه دقیقا برعکس من وظیفه دارم به تو یا به هر کس دیگه ای در راه پرتش پروردگار کمک کنم .این مراحلی رو که بهت گفتم من خودم با راهنمائیه استادم طی کردم .اینطور نیست که به حال خودت رهات کنم و بگم برو این کار ها رو بکن و وقتی انجام دادیشون برگرد. من  اگر بخوای در تمام ماحل این کار در کنارت خواهم بود .البته این کمک من شامل مرحله یه خودشناسی نمیشه اما برای مراحل خداشناسی و جهان شناسی دروسو راهنمائی های مشخصی وجود داره که من اونها رو در اختیارت قرار میدم.

  حالا این تو و اینم راه اگه حقیقتا به دنبال جواب این سوالی ما در خدمتیم اما از همین اول کار بهت باید بگم که سستی توی این کار باعث میشه که به جواب نرسی من خودم از زمانی که شروع کردم به گشتن دنبال جواب تا زمانی که بهش رسیدم در حدود سه سال شبانه روز به فکرش بودم .امیدوارم شما زود تر به جوابتون برسید ولی فراموش نکنید برای به دست آوردن چنین چیز با ارزشی باید بهای زیادی هم باید بپردازی که این بها همون کوشش شماست. 
 
   با آرزوی موفقیت برای شما در پایان اگه اصرار داری که جوابی رو که من بهش رسیدم بشنوی من حاضرم این جواب رو به طور خصوصی برات بگم اما یادت باشه که چون امادگیه شنیدنشو نداری احتمالا به نظرت مشتی اراجیف میاد.البته من شما رو نمیشناسم شاید هم خودتون جواب رو بدونید و محض امتحان من این سوال رو پرسیده باشید. در هر صورت من منتظر و در خدمت شما هستم