عشق

در میان رقص مار شعله ها

من به خود می پیچم

ای فریاد
می سوزد تنم

با سری آتش گرفته

 رو به درگاه تو می آرم

تا که خود را بر دره درگاه خوشرنگت بیاویزم

ای تو درگاهت سرور آسمان...

گر تو میخواهی بسوزم

من چه نامردم اگر از شعله برخیزم

به سارای عزیزم

من بلاگت رو خوندم .خوب بود ولی کافی نیست. من سوال دارم.نه سوال جدیدی سوالاتی از گفته های خودت. امیدوارم بهشون جواب بدی. از لطفی که به من داری و از اهمیتی که بهم میدی خیلی متشکرم.

    سارا تو میگی جسم انسان از گل ُفریده شد .خوب ود گل از چی آفریده شد؟آیا لازمه که هر ماده ای از ماده ی دیگه ای ساخته بشه؟اگر اینطوره در زمانی که ماده ای نبود اولین ماده از چی خلق شد؟آیا از روح نبود؟پس منشأ جسم روح نیست؟
     در مورد روح٬درسته از ازل بوده و هست و کم و زیاد نمیشه٬ ما قسمتی از روح ازلی و ابدی هستیم یعنی از ازل در خدا بودیم حالا فقط ازش جدا شدیم و در ابد هم به اون بر میگردیم.
  
    چرا آدم آفریده شده بود که جانشین خدا روی زمین باشه؟مگه زمین مستقل از انسان چه اهمیتی داره؟یادت باشه که وسیله نمی تونه از هدف مهم تر باشه.زمین اهمیتش از انسان کم تره چرا انسان باید در خدمت زمین باشه و نه زمین در خدمت انسان؟حقیقت اینه که زمین برای انسان آفریده شده اما نه برای اینکه انسان توش خداوندی کنه و جانشین خدا در زمین بشه بلکه برای اینکه وسیله ای بشه برای برگروندن انسان ٬یعنی روح انسان به خداوند.

    سارا تو توری استدلال کردی انگار خدا آزمایش کرده و نمیدونسته نتیجش چی میشه.فقط یه کاری کرده و بعد دیده نتیجش اون چیزی که میخواسته نشده واسه یه همین یک تصمیم دیگه گرفته. اما این غلطه .چون خداوند عالم مطلقه. یعنی همه چیز رو از قبل و بعد و حال میدونه.

  سارا دلی تو میگی که انسان باید بر اثر کفاره یه گناهانش مجازات بشه جنس گناه از معنویاته چطور کفارش میتونه مادی باشه؟؟؟

   تو در مورد ادم و مسیح راست میگی ٬دقیقا٬درسته همینطوره .اما به یک چیز توجه نکردی و. اگه آدم ابو البشر تونست گناه کنه و اشتباه کنه و خدا نبود و بشر بود.پس چطور مسیحی که درست مثل اون خلق شده گناه نمیکنه و اشتباه نمیکنه وخداونده؟ایا فقط به این علت که گناه نکرده میشه گفت خداست؟(میبخشید که مسیح رو زیر سوال میبرم من خودم جوابی در خور سرورم مسیح برای این سوال در اکنکار پیدا کردم .اما شما چی؟شما هم دارین؟)یه مطلب دیگه جسمه جسم من و تو م آدم و مسیح همی یک جوره آدم و مسیح روحشون رو مستقیم از خدا دریافت کردن.خوب من و تو از کجا؟مگه جا ای بجز خدا هم هست؟پس ما از نظر روح و جسم مثل مسیحیم٬ نیستیم؟ پس اگه اون خداست ما هم هستیم.خود مسیح میگه تمام کارها ای رو که اون میکنه ما هم میتونیم با یک ذره ایمان انجام بدیم.پس دیگه چه فرقی بین ما هست.بجز ایمان.؟ یعنی ما هم اگه ایمان داشته باشیم خدا ایم؟.

     سارا تو طوری استدلال کردی انگار  مسیح خدای بندگانه و خداوند پدر خدای مسیحه.و ما در حوزه ی فرماندهی مسیحیم.پس اینطوری که حساب خدا و مسیحو از هم جدا کنیم نمیتونیم بگیم که مسیح همون خداونده.
    چرا مسیح در مورد گناهان ما مسئوله؟ آیا ما در حوزه یه فرماندهیه خداوند پدر هم نیستیم؟ آیا خداوند ~ر هم مسئول اعمال ماست؟ فکر نمیکنی هر کسی مسئول اعمال خودشه؟
   چرا هیچ راهی بجز خون مسیح برای نجات نیست؟ چه چیزی این ویژگی رو به خون مسیح داده که کسه دیگه ای نداره؟

    در مورد قسمت آخر حرفات .

 من برای خدمت به سرورم مسیح و انجام وظیفمه  هر کاری که میکنم.حتی اگه از راهی که هش میگن راه مسیح خارج بشم و در ظاهر  اونو تکذیب کنم.من حقیقت رو در اکنکار میبینم.شاید اشتباه میکنم. اما به نظرم اکنکار به راه حقیقیه مسیح نزدیک تره. یعنی فعلا که اینطور به نظر میاد.به هر حال  تا اردیبهشت که وایراگ از تبت برگرده من جستجو میکنم. در ضمن منظور من از اینکه باید بقیه یه اقایدم رو با ورود به اشوار خانوال کنار بذارم اینه که اونجا فقط دو تا چیز هست و مهمه یکی من و دیگری هدف حتی اهمیت من هم به خاطر اهمیت هدفیه که قراره بهش برسم و اگر نه من هم اهمیتی نداره. هدف خداونده همین نه خداوند پدر و نه خداند پسر چیزی رو تفکیک نمیکنیم. هر چی هست خداست و از روح خدا هدف بازگشت به روح خداست .

  بازم از تو دوست خیلی خوبم تشکر میکنم که جوابمو دادی من باید خیلی از خودم دور شده باشم که برای برگشتن به خودم و راهم تو  مجبور به التماس بشی. 
 
از تو به یک اشارت ..........  از ما به سر دویدن.
       (اگه میخواین جواب سارا به منو بخونین رو لینکه این بقل که اسمش خذا با تو هست کلیک کنین.)               

:::::::::::::::::

توضیح
باید در مورد خیلی چیز ها توضیح بدم اتفاقات زیادی تو این یک هفته افتادن که خیلی مهم و تاثیر گذار بودن.ـغلط های دیکته ای رو ببخشید چون احتمالا نمیرسم از کسیخواهش کنم که درستشون کنه)


اول میخوام حرف آخرمو بگم چون انقدر داره جلوم رژه میره که نمیتونم به هیچ چیز دیگه ای فکر کنم.حرفم اینه که من تا وقتی که وایراگ از تبت بر نگشته وقت دارم تا تصمیم بگیرم و امیدوارم دوستانم منو برای این تصمیم کمک کنن و تنهام نذارن.


حالا در مورد سکوت .من سه روز روزه بودم بجز آب تو این سه روز هیچی نخوردم و در مورد اتفاق مهمی که افتاده بود سکوت کردم و اون رو برای هیچ کسی تعریف نکردم.الآن مدت سه روزه یه این روزه تموم شده و من اجازه دارم در مورد اتفاقی که برام افناده صحبت کنم.
    من توی یک امتحان خیلی سخت قبول شدم .من حتی خودمم نمی دونستم که دارم امتحان میشم .فقط به من گفته بودن که برو و اعمالت رو بشور و بعد برگرد .منم شروع کردم و سعی کردم اعمالم رو مطابق ایمانم تغئیر بدم سه شب پیش به من خبر دادن که من موفق شدم و باید سه روز روزه یه سکوت در مورد این خبر بگیرم که منم انجام دادم. اما خبر مهمی که بهم دادن این بود که من برای عضویت در اشوآر خانوآل انتخاب شدم .و در صورتی که در امتحانی که حدس میزنم به زودی شروع میشه قبول بشم  عضو این جمعیت میشم.اما توضیح در مورد اشوار خانوال٬در شهر آگام دس در کوه های تبت یه شهر کوچیکی هست که توش یک معبد خیلی قدیمیه به اسمگاره هیرا که یکی از معابد حکمت زرینه اون معبد محل اصلیه اعضای اشوار خانواله که استاد یائوبل ساکابی مسئولشه.اشوار خانوال که معنیه لغویش خدا خواران هست سی و هفت نفر هستن که اگه منم قبول بشم میشه سی و هشت  نفر .افرادی که عضو میشن همه چیزشون رو تقدیم به خدا میکنن.دارا ئی های مادیشونو بدنشون رو اعمالشون رو افکار و ایمانشون همرو تقدیم به خدا میکنن. کار این گروه حفاظت از راه خداونده افراده این گروه تا اونجا ای که من میدونم همشون خیلی باید پیر باشن چون نفر آخری که توی این گروهوارد شد چهل سال پیش وارد شد و از اون موقع تا الآن بیست و شیش هفت نفر مثل من برای اینکه نفر سیو هشتم باشن انتخواب شدن اما نتونستن تو همون امتحانی که منم قراره بدم قبول بشن.


   شرایط قبولی چیزیه که من رو و احتمالا دوستان من رو میترسونه .افرادی که وارد این گروه میشن فقط خداپرست خواهند بود و  نباید پیرو هیچ مکتب دیگه ای باشن حتی مکاتب موجود در اکنکار ٬و در عوض محافظ تمام مکاتب خداپرستی هستن.نمیدونم چطوری این محافظت انجام میشه و راهش چیه.من خودمم متوجه نشدم دقیقا قضیه چه جوریه.   و اینکه اگر کسی مسیحی باشه چی میشه ...

    به هر حال فعلا که نمیدونم اما مشگل فقط ین نیست چون من در ایمان فعلیم مخصوصا در مسیحیت یه چند تا مشکل خیلی بزرگ دارم.تا حالا سوالامو از هر کی پرسیدم نتیجه این بوده که گشته و یه چند تا قسمت از انجیلو که در مورد سوال من بوده برام نوشته یا خونده.اما موضوع این نیست که من ندونم تو انجیل چی نوشته و خودم اونارو نخونده باشم موضوع اینه که جواب سوالای من تو انجیل نیست . اگر جواب سوالهام تو انجیل نباشه و در مسیحیت این سوال ها بی جواب باشه اون موقع من حقدارم برم دنبال جا ای که جوابی برام داشته باشن.حرفمو قبول دارین؟من دنبال جوابهام تو اسلام گشتم نبود گفتن این سوال ها جواب نداره تو مسیحیت هیچ نظری در مورد این سوال ها نداشتن همونطور که در دین زرتشت نداشتن.از یهودی ها نپرسیدم اما تو کتاب عهد عتیق هم جوابش نبود .اما تو اکنکار به راحتی به سوالام جواب دادن و تازه سوال های دیگه ای هم مطرح کردن که حت به فکرمم نرسیده بود و اون سوال ها رو هم جواب دادن.جواب ها ای بر مبنای اینکه خدا مه چیزه خدا همه کارس خدا خوبه خدا مهربونه خدا داناست خدا همه چیزه جوابها ای با استدلال های ساده و فقط بر مبنای این فرض که خدا هست و حتی اثبات وجود خود خدا .من اون دلیل ها رو قبول کردم اما نه به این خاطر که سرورم مسیح اونها رو گفته و نه به این خاطر که خداوند اسلام در قران گفته به خاطر اینکه اونقدر دلایل ساده و در عین حال منطقی و قابل پذیرش بودن که نمیشد قبولشون نکرد.
  
    وقتی بهت بگن این درسته چون مسیح میگه درسته با وقتی که بهت میگن این به فلان دیلیل درسته و برات توضیح میدن فرقش اینه که در حلت اول مسیحه که میدونه که چرا درسته و ما فقط میفهمیم درست چیه در حالت دووم ما خودمون میفهمیم چی درسته و چرا درسته به نظر شما ارزش کدوم ایمان بیشتره؟ایمانی بر پایه یه قبول بدون دونستن علت  و فقط با این پشتوانه که سرورمون مسیح اینها رو گفته؟ یا ایمانی بر پایه یه درکه علت؟
  
  من خودم عقیده دارم مسیح دلش نمیخواد که ما حرفاشو بدون فهمیدن تکرار کنیم و اعمالشو ندونسته تقلید کنیم من حتی تو حرفای مسیح هم همیشه به دنبال دلیل گشتم و تا وقتی دلیل رو پیدا نکردم اون مطلب رو رها نکردم.اگه من امروز تصمیم بگیرم وارد اشوار خانوال  بشم  به خاطر اینه که دلیل حرفهای مسیح رو توش پیدا میکنم.
 
  اگه شما دوستان من میتونید جواب سوال های منو بدین من شما رو قبول میکنم و به راهی میرم که شما میرین اما اگه نتونستین جواب بدین منو سرزنش نکنید.
  
  سوال های من به سختیه سوال های ناصر نیست البته میدونم که سوال ناصر رو هم هیچکدوم نمیتونین جواب بدین اما من سوال ها ای راحت تر میپرسم سوال ها ای که برای دونستن جوابش لازم نباشه خیلی چیز ها بدونی.و در ضمن خودم جوابشو تو اکنکار گرفته باشم.

۱.خداوند چطور روح و جسم رو آفرید آفرینش  روح با جسم چه فرقی داره و آفرینش مسیح چه تفاوی با آفرینش بقیه یه  آفریدگن و آدم و حوا داره؟

۲.آیا مسیح خداست؟ یا چیزیست از خدا؟اگر چیزیه از خدا پس چه فرقی با ما داره؟اگر مسیح قسمتی از روح خداونده که لباس جسم پوشیده و به همین دلیل میگم که خداست فرقش با ما چیه؟ما هم از روح خدا هستیم و روحمون روح خداست و لباس جسم پوشیدیم.
 

  من فقط دو تا س>ال پرسیدم و هر دو هم در مورد مسیح اگر شما که پیرو سرورم مسیح هستید نتونید این سوال ها رو جواب بدین و از سرورم دفاع کنین به من حق بدین که اشوار خانوال رو محافظین بهتری برای مسیح بدونم چون اونها به این سوال جواب دادن و از مسیح دفاع کردن.درسته که مسیح خودش حقیقته و احتیاجی به دفاع کردن نداره و نور حقیقتش بر همه آشکار اما خودتون انصاف بدین که کسی که بتون از مسیح دفاع کنه مسیح رو بهتر میشناسه .فکر کنم بعضی از شما بدونین که من عاشق مسیحم و نمیتونم تحمل کنم که کسی با کوتاهی در دفاع از مسح و ایمانه سست به اون به سرورم توهین کنه.

   من به دنبال حقیقتم و هر جا که حقیقت باشه من اونجا میرم.اگر به آگام دس برم یا به کلیسا بای من مهم اینه که حقیقت اونجا باشه .رام فرقی نمیکنه که در کلیسا همه مدعیه خدمت به مسیحن اما براش کاری نمیکنن و در آگام دس کسی ادعای عضویت در مکتبی رو نداره اما از مسیح دفاع میکنن.